خاکستر عشق

شعر و داستان

خاکستر عشق

شعر و داستان

بگو سرزمین من

سرزمین من  

 سرزمین افسانه های رنج  

 تن فرسوده تاریخ  

 جدال حس کودکان با قلب های سنگ  

آه و نواهای خسته از تذویر  

خسته از نیرنگ  

پینه دوز تحفه های شرق  

فریاد طعنه خورده دژخیم 

زخم های کهنه بی مرحم فرهنگ  

چشم های انتظار و کودکان بی قرار  

فرزندان هجرت هاجر  

زجرکش پیران کهنه کار بی تدبیر 

بگو  

بگو ای قصه گوی قصه های شرزه شیران بی سنگر  

بگو ای تربت خواهر . برادر.پدر .مادر  

بگو چیست آنچه روح تو را با خاک وجودم می دهد پیوند ؟ 

                   سرطان ۱۳۸۸- کابل