خاکستر عشق

شعر و داستان

خاکستر عشق

شعر و داستان

مناجات

مناجات

ای آفریننده هستی ، زندگی چیست ؟  اختیارم را از کجا آورده ام ؟

منی که قدرت رام نمودن اسب چموش هوس هایم را ندارم در تاریکی های این دنیا رهایم  مکن و چراغ هدایتت را بر من خاموش مگردان .

معبودا

بیاموز مرا تا از رعشه قلم خویش صراط سرخ مستقیمی رسم کنم تا مسیر عبودیتم  باشد

خداوندا

مرا در بته آزمایش خویش بیاموز و با پتک اهنین روزگار سخت، اندیشه ام را قوام بخش

الهی

از هیبتم بکای و بر غیرتم بیفزای تا با اراده ای جهت دار عمل نمایم . جامه عافیت بر تنم نمای تا توانایی گام برداشتن در راه رضای تو را داشته باشم .

تو ای که پوشاننده هر خطایی بر من بپوشان خطاهایم را و پاک پاک گردان طینتم را

مرا به قهر روزگار ملولم مساز و با پاک سیرتان همنشینم بساز .

در برابر تو همه نیازم ، مرا نیاز به غیر مگردان .

توانایی ام بخش تا توانگر دستگیر باشم .

خداوندا

در هر لحظه و هر مکان مرا به یاد آور تا در مسیری گام بردارم که رضای تو در ان است . و در هر لحظه و هر مکان مسیری را پیش پایم قرار ده که بهترین راه است .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد