خاکستر عشق

شعر و داستان

خاکستر عشق

شعر و داستان

بودای سنگین تن

بودای سنگین تن

یادگارم از روزگارانی اینچنین غبارآلود

مانده از میراث نیاکانم ،اینچنین بی رنگ

جبه جبری مشکین تن ،سرخ و اینک سبز

داشتم و دارم ،آنک و اینک تن

-

دیدگان تاریخ اینچنین مشکین رنگ

گرم وسرد روزگاران کهن دیده اندر تن

 من پاسبان شبهای تاریکم

-

دیده بودم شوخی کودکان اینچنین بی شرم

لیک ،بسته بود  دست و پایم سخت بر سنگ

لاجرم !

سر به زیر انداخنم تا نبینم رنگ

بسپارمش این جبه ساده چند رنگ

بساز با روزگار کج مدار بی آیین قرن

خداحافظ کودکم

من ... بودای سنگین تن

تهران – اسفند 83

نظرات 2 + ارسال نظر
شیما شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:16 ق.ظ http://www.glseek.com/meta_search_box.html

سلام دوست عزیز . از وبلاگ خیلی خیلی خوبتون تشکر می کنم.از وبلاگتون خیلی خوشم اومد. من هم برای اینکه سهم کوچکی در قدرتمند کردن و زیباتر شدن وبلاگ شما داشته باشم به شما توصیه می کنم سرچ باکس این موتور جستجوگر قدرتمند را که قادر به جستجو به همه زبانها است به سایت خود اضافه کنید. خیلی سرچ باکس هاش خوشکله . نمونه و کد این سرچ باکس را می توانید در سایت اصلی موتور جستجوگر ببینید.و می توانید کد آنرا در قسمت "ویرایش قالب" وبلاگ خود قرار دهید.

http://www.glseek.com/meta_search_box.html صفحه در یافت کد

http://www.glseek.com صفحه اصلی موتور جستجوگر

جعفر شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:01 ب.ظ

سلام بر بودا
همیشه در خاطرات زنده باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد